۱۴۴۲۹۳
۵۴۶۷
۵۴۶۷
پ

داستان کودکانه برای بچه ها، جارو پری

نی‌نی پسری یک اسب داشت. اسب نی‌نی، چوبی بود. اسب خیلی خوب بود. تالاق تالاق می دوید. دور اتاق می دوید. اسب نی‌نی به زمین خورد.

نی‌نی پسری یک اسب داشت. اسب نی‌‎نی، چوبی بود. اسب خیلی خوب بود. تالاق تالاق می دوید. دور اتاق می‌دوید.
اسب نی‌نی به زمین خورد. به اون خورد به این خورد. تاخت و تاخت. گرومبی میز را انداخت. قندان چینی افتاد. ظرف شیرینی افتاد.
نی‌نی پسر با غصه گفت: «چه کار کنم؟» پری شنید آمد کمک. شد شکل یک جاروی کوچک. این وری شد اون وری شد. جارو پری شد.
نی‌نی پسری با جارو پری همدیگر را که دیدند. کش و کش و کش. جارو کشیدند. مامان که از راه رسید. اتاق را تمیز دید. نی‌نی پسری خندید. جارو پری خندید.
پ

محتوای حمایت شده

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.